دیشب دوباره خوابشو دیدم...
دوباره توی دانشگاه...
مشغول امتحان بودم که هی میومد بالاسرم و میخواست حرف بزنه
+ ایکاش هیچ وقت این اتفاق نمیفتاد... ایکاش هیچ وقت این حرفا رد و بدل نمیشد... کاش... کاش... کاش...
++ تمام دنیا رو هم آدم داشته باشه... اما اونچیزی که باید باشه، نباشه... هیچ چیز به چشم نمیاد... همین...
پیرو این مسخره ی بازی جدیدی که دوباره اومده